عکسهای آتلیه 2 سالگی
سلام پسر خوشگلم
امروز اومدم که فقط عکسای آتلیه تو بزارم. قبلنم گفته بودم که خیلی تو عکاسی شیطونی کردی ولی خب به هر حال تونستیم چند تا عکس خوب از بین عکسات انتخاب کنیم . اصلا یه جا بند نمیشدی
قربونت برم که اینقدر بامزه و خوردنی هستی
راستی هفته ی گذشته بردیمت دکتر واسه چکاپ سالیانه . بعد بردیمت آزمایشگاه. از همون موقع که وارد اتاق خون گیری شدیم زدی زیر گریه . خیلی گریه کردی بعد وسط گریه هات با یه لحن ملتمسانه ای میگفتی آب آب. تازگی وقتی میخوای حواس ما رو از یه کاری پرت کنی یا میگی جیش یا آب. خلاصه جیگرم کباب شد تا نگهت داشتم و ازت خون گرفتن. بابات که اصلا داخل نیومد و گفت من تحملشو ندارم و مسئولیتو انداخت گردن من بیچاره. خلاصه کارمون که تموم شد اومدیم خونه یه خورده بداخلاقی کردی و بعدش دیگه یادت رفت.ولی فرداش هی آستینتو می دادی بالا و می گفتی اوف اوف
الهی قربونت برم
دیشبم جواب آزمایشو گرفتیم بردیم دکتر که خدا رو شکر همه چی میزون بود فقط یه خورده آهنت پایینه
خب از کارهای بامزه ت بگم که تازگی وقتی موزیک قر دار میشنوی بلند داد میزنی اووووه اووووه ما غش میکنیم از خنده. دیشب که رفته بودیم عکساتو بگیریم تو عکاسی نشسته بودیم و تا عکساتو از توی پاکت درآوردم بهت نشون دادم یهو گفتی اوووووه اووووووه همه غش کرده بودن از خنده.
این روزا وقتی بابا زنگ آیفونو میزنه سریع می ری جلوی تی وی می ایستی و صورتتو می چسبونی به تی وی که مثلا داری برنامه نگاه می کنی و متوجه اومدن بابا نشدی بعدش بابا میاد بالا و صدات می کنه ولی بازم همچنان صورتت به تلویزیونه البته یواشکی مثلا نگاه میکنی ببینی کی میاد تو خونه . بعد که بغلت میکنه میگی : اوع
خب عزیز دلم اینم عکسای خوشگلت :
یه دونه عکستم که تو پست قبلی گذاشتم
دوست دارم عشق مننننننننننننننن بوس