افتتاح وبلاگ
بالاخره قسمت شد که اولین پست رو توی وبلاگ پسرم کیارش بزارم.
پسر گلم من الان توی هفته 31 بارداریم هستم. وجود تو و انتظار برای اومدنت زندگی ما رو حسابی تحت تاثیر قرار داده(البته از نوع مثبتش) . امیدوارم که سالم به دنیا بیای و من و تو و بابا مسعود ، زندگی سه نفره مون رو با خوشی آغاز کنیم و خوشبختی که این چند ساله باهم داشتیم با اومدن تو قوت بگیره و چند برابر بشه.
یه چیزی که من و بابا رو کلافه کرده اینه که : یعنی این پسر شبیه کی میشه؟ پس کی این دوران تموم می شه . بابا مسعود که دل تو دلش نیست البته زیاد بروز نمی ده ولی من از بعضی حرفاش و رفتارش می فهمم که چه عشقی نسبت به تو داره.می دونی که مردای ایرانی چه عشقی به پسر دار شدن دارن.
خب دیگه زیاد پر حرفی نمی کنم. طلسم شکسته شد و من اینجا چند خط نوشتم .با اینکه هنوز وسایلت تکمیل نشده ولی در اولین فرصت چند تا عکس از اتاقت اینجا می زام .
دوست داااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارم.