تعطیلات نوروز93
سلام پسر گلم. بالاخره یه نیمچه وقتی پیدا کردم که وبتو به روز کنم. تعطیلات به سلامتی تموم شد و ما بعد از 20 روز با هم بودن باز از هم جدا شدیم. از بعد از تعطیلات تو هر روز صبح بیدار میشی و گریه میکنی و نمی زاری من برم سر کار و این شده دردسر من . هر روز دارم دیر میرسم اداره . همه کلک های گذشته رو می زنم ولی تو گول نمی خوری . چند روز پیش اول صبحی تو و پرستارتو بردم پارک تا تو سرگرم بشی و من بتونم جیم بزنم ولی بازم بی خیال نشدی تو پارک ازم جدا نمی شدی . همین که روتو برگردوندی من سریع رفتم سوار ماشین شدم ولی صدای جیغ و گریه ت تا چند تا کوچه اونورتر هم می اومد. فکر کن من با چه حسی اون روز رفتم سر کار. فکر کنم همش به خاطر این بود که تو عید از مسعود...
نویسنده :
الهام
12:12