ماموریت
سلام پسر گلم
امروز من قراره برم ماموریت. الان اومدم سر کار و قراره تا یکی دو ساعت دیگه راه بیفتیم به سمت ساری. اولش که این ماموریت بهم ابلاغ شد خیلی دپرس و ناراحت شدم . هم به خاطر اینکه از تو باید دو روز دور می بودم و هم به خاطر اینکه کسی رو نداشتیم که تو رو پیشش بزاریم. بالاخره مجبور شدیم که به مامان آذر بگیم بیاد این دو روز پیشت باشه. الان دو روزه که مامان آذر اومده اینجا و تو هم از بودنش خیلی خیلی خوشحالی و ذوق میکنی.خیلی نگرانم که مبادا امشب بهونه ی منو بگیری. به بابا گفتم حسابی سرتو بند کنده که منو یادت بره .هههههههه
خب من باید برم دنبال بقیه کارهای ماموریتم . می بوسمت پسرم
دوست دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی